به گزارش خبرگزاری حوزه، متن سخنان کامل آیت الله جواد مروی عضو شورای عالی حوزه های علمیه در اجلاسیه مدیرانی استانی و ستادی مرکز مدیریت حوزه های علمیه به این شرح است:
در روز جمعه با توجه به اینکه متعلق به آقا و مولایمان حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف است سخنم را آغاز میکنم و همه خودمان را در محضرشان میدانیم و قول سید بن طاووس«نَزیلُکَ حَیثُ مَا اتَّجَهَت رِکَابی وَ ضَیفُکَ حَیثُ کُنتَ مِن البِلادی» تشکر میکنم از مدیریت حوزههای علمیه شخصیت عالم اندیشمند آیت الله اعرافی جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای فرخ فال، معاونین حوزههای علمیه و مدیران ارشد و مدیران عالی حوزههای علمیه در استانها که این فرصت را به دادید که عرایض مختصری را عرض کنم.
در آغاز اهمیت رسیدگی به شئون طلاب حوزههای علمیه و سربازان حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف بر کسی پوشیده نیست .
در جلسهای که اعضای شورای عالی در محضر مقام معظم رهبری بودیم یک تعبیری کردند و فرمودند این مسئولیتهایی که در جمهوری اسلامی است من هرچه فکر میکنم مسئولیتی به اندازه اهمیت تدبیر شئون سربازان امام زمان نمیبینم . خوب این خیلی مهم است؛ مرحوم آیت الله بهجت در جلسهای که در تابستانی در مشهد خدمت ایشان رسیدم به این مناسبت که اوایل بحث مرجعیت بود گفتم شما رسالهای منتشر نمی کنید ؟ فرمودند؛ این « نجاة العباد» که مرحوم محقق اصفهانی داشتند جاهایی را به خط خودم تحشیه کردم . به بنده دادند و فرمودند " به این مناسبت که من تدریس داشتم و اینها فرمودند توجه بکنید که رسیدگی به شئون طلاب و تدریس و اینها اهمیت ویژهای دارد" بعد گفتند مرحوم محقق اصفهانی بیمار بودند فرمودند که در آن بیماری خدمت ایشان رسیدیم شاگردانشان پیشنهاد دادند که ایشان غیر از نجاة العباد، رساله عملیه بدهند، فرمودند مرحوم آیت الله العظمی محقق اصفهانی فقیه الفلاسفه فی الصوف الفقها فرمودند علاقه ای نسبت به امور دنیا در من نمانده است اگر عمری باشد من دوست دارم طلبه تربیت کنم یک شخصیت علمی مثل محقق اصفهانی وقتی شاگرداش میگویند رساله بنویس، میگوید که من دوست دارم طلبه تربیت کنم.
اینکه اعزه متولی رسیدگی به شئونات علمی، رفاهی، اخلاقی، تحصیلی طلاب دارند این اهمیت فوق العاده دارد. در اجلاس هم این دو موضوع هم محور بحث قرار گرفته و هر دو موضوع مهمی است، موضوع تبلیغ دیروز ، موضوع برنامه ۵ ساله بسیار بسیار مهم است امروز از جمله مباحث مهم است.
خواهشم از دبیرخانه این است که همه مطالب اعزه را مخصوصاً مطالبی که مدیران محترم استانها و مدیران عالی حوزههای علمیه و استانها هستند به دقت مکتوب شود و گزارشی به اعضای شورای عالی داده بشود که ما انظار اعزه را از مطالبشان بدانیم و مستقیم داشته باشیم.
خوب این دو موضوع مهم است من این اجازه را میخواهم که در این فرصت کوتاهی که تصدیع امر هم زیاد نمیخواهم فراهم بکنم نه به عنوان عضو شورای عالی و سیاست گذاری حوزههای علمیه، ولی اگر اجازه بدهید میخواهم به عنوان یک طلبهای که بیش از سی سال و اندی از عمرش را در ساعت ۷ صبح با تدریس با طلبههای علمیه شروع کرده است و قسمت زیادی از عمرش را با این طلبهها بوده است و شاهد فراز و فرودها و سیر علمی طلاب از سی سال و اندی قبل تا به امروز بوده است من یک نکات بسیار کوتاهی را از وضعیت حاکم بر طلاب حوزههایمان عرض بکنم حالا نمیدانم که این نکات تا چه حدی میتواند در این جلسه یا در این جلسات علاج بشود یا آنقدر مهم است که سبب فکر بشود و توجهی بشود به این مسائل، بنده در واقع روی آن دقتی نکردم، لیکن عرضم این است که با حشر و نشر با طلاب حوزه های علمیه ، چند نکته است که خدمت مدیریت حوزه ، اعزه ، معاونین ، دوستان ، مدیران حوزههای علمیه در استانها عرض بکنم.
اولین نکتهای که در این جلسات گاهی تأکید میکنم، ادبیات عرب در تکامل طلبه چه مبلّغ چه پژوهشگر چه مجتهد نقش بسیار بسیار ویژهای دارد؛ یعنی از مباحث علمی بالینی است که اگر طلبه در این زمینه توفیق داشته باشد این سنگ بنایی میشود برای تکاملش در هر زمینهای که بخواهد و با تأسف باید عرض بکنم که این سیری که میبینیم در طلبههای علمیه این سیر حداقل اینطور که بخواهم تعبیر کنم آن مطلوبیتی که انسان بخواهد آن مطلوبیت نیست و این مسائل آسیب میزند؛ اگر علاج نشود در سیر تکاملی طلاب، آسیب بسیار ویژه برای طلبههای ماست چه بسا استعدادهای خوبی که بعد از اینکه از شهرستانها به قم آمدند میبیند استعدادها ویژه است قابلیت تکامل دارد ولی این ضعف باعث شده است که الان نتوانسته به رشد مطلوب برسد، شما ببینید فهم کلمات حضرت امیر(ع) حالا نسبت به نهج البلاغه اشاره خواهم کرد، فهم معانی بلند که در قصیده تائیه ابن فارض، دفاع از ادبیات قوی اشعار شیخ عذری، اشعار سید حیدری همه این آموزههای شیعی که داریم همه اینها بستگی دارد به فهم یک ادبیات قوی .
من این خطر را میخواهم نسبت به اعزه عرض کنم از نزدیک طلبههای امروز را شاهدیم در دروس خارج و سطوح عالی که شرکت میکنند در این زمینه ضعف دارند شما ببینید مرحوم شهید ثانی در رسالهای مینویسد بعد از اینکه مجتهد شدم به مصر رفتم الفیه ابن مالک را دوباره به شکل استدلالی خواندم مرحوم آیت الله العظمی بروجردی شاگردانش نقل میکنند بعد از نماز صبح دیدیم زمزمه میکنند گفتیم آقا این چه دعایی است که ممارست دارید بعد از نماز صبح میخوانید؟ فرمودند که الفیه ابن مالک را از حفظ داشتم مرور میکنم که از یادم نرود؛ یعنی اینکه اهمیت این مسئله حتی اوسع است از صرف و نحو . اعزه مکتوبه ادبیات عرب به نحو اعم باید در حوزههای علمیه ما مورد مطالبه قرار بگیرد طلاب ما آشنا باشند اجازه بدهید عرض کردم از آن فضای جلسه بیاییم بیرون شما ببینید گاهی نگاه به ادبیات عرب چطور باعث پیشرفت مذهب می شود.
من ۲۵ سال قبل به کویت رفتم سخنرانی میکردم سفیر جمهوری اسلامی به من گفت وزیر بازرگانی کویت یک شخصیتی است که به ادبیات عرب آشنایی دارد و دیوانی دارد و در این دیوانش علمای عرب جمع میشوند و گردهمایی دارند بیا یک شب در اینجا شرکت کن گفتم آقا من طلبه و یک شخصیت سیاسی، آقا اصرار کرد رفتیم آنجا در کویت شخصیتها به عنوان دیوانیه المجلس خاص با ادبای عرب نشسته بودند ما هم رفتیم به عنایت سفیر ما را هم احترام کردند و در یک گوشهای نشاندند، رفتیم توی حاشیه بحث میکردند و شعر می خواندند و حرفهایشان را میزدند من در آن اواخر بحث به آن حریف گفتم ( عندی دخ ) من یک مداخله دارم با اکراه بلندگو را به بنده دادند گفتم بنده طلبهای هستم و از ایران آمدم و استفاده کردم از مطالبتان یک سوال دارم، سوال این است که ما در اشعار عربی و فارسی تصحیح و تعصب فراوان میبینیم دقیقاً محتوای شعر عربی در فارسی آمده و شعر فارسی در شعر عربی آمده است من میخواهم بپرسم یکی دو سه تا نمونه میگویم آغازگر این تأثیر و تأثر آیا شعر عربی در شعر فارسی تأثیر داشته یا شعر فارسی در شعر عربی تأثیر داشته ؟ گفتم دو سه تا نمونه را ببینید شاعر، ادیب فارسی بودند ( آن روز من از طایفه نشان بود و نه از صاحب نشان ) ابن فارق میگوید ( شربنا علی ذکر الحبیبه مدامتاً سکرنا بها من قبل ان یخلق الکرم ) دقیقا این محتوا در شعر فارسی آمده ، حالا سوال اینجاست این از آن تأثیر گرفته یا آن از این تأثیر گرفته ؟
( ای کاروان آهسته ران کارام جانم میرود / وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود ) ( خبط بالسیر و طعب یا هادی ، انما انت صائق بفوادی )
این تأثیر و تأثر چگونه بوده است از کجا آغاز شده است، بحث از این سوالها شروع شده و بنده از این سوالها هدف داشتم . شروع کردند صحبت کردن دیگه همه متوجه این طلبه شدند هر کدام حرفهایی زدند و بعد جمعبندی کردم و سپس بخشی از اشعار ابن فارض را خواندم.
یک سوال برایم هست اینجا چون جوّ فرهنگی است مطرح می کنم و در بین مردم مطرح نمیکنیم، چون وحدت است و اتحاد است، ولی این سوال هم هست که مذهب ابن فارض چه بوده است ؟ گفتم من مطالعاتی داشتم در این زمینه که ابن فارض شیعه بوده است و یکی از قرائنم این شعر است ( وقد اوضح بالتاویل ما کان مشکلا علی بعلم ناله بالوصیه)
گفتم میخواهم وصیت را برایتان معنا کنم که یعنی چی ؟ به قول آن دوستمان یک کلاس اعتقادی گذاشتیم در بحث وصیت، جلسه تمام شد و آمدیم بیرون و چند تا از این علمای شیعه بودند و آمدند و تقدیر و تشکر کردند.
دو شب گذشت دیدم سفیر ایران زنگ زد گفت این وزیر بازرگانی در به در میگوید این شیخ یک افطار بیاید منزل ما گفتم ، آقا من اینجا سیاسی نخواندم؛ گفت افطار بیایید منزل ما، ما رفتیم خانهاش و خانمش آمد به استقبال ما، خودش گفت خانم ما شیعه است و من آمدم بهش گفتم یک روحانی است که از ایران آمده و اینطور حرفایی زده، اصرار کرده که باید دعوتش بکنی بیاید .
خانمش گفت : شوهرم آمده گفته این مولویها و مولاناهای ما می آیند و (مثلاً تعبیر من است ) مدّ "ولا الضالین" را میکشند.
یک روحانی از ایران آمده این بحث ادب عربی زیبا را مطرح می کند ؟!
ببینید میخواهم بگویم این دستاورد حوزه علمیه است.
خیلی ناراحتم میبینم در حوزه بعضی از اینها مطرح است اعزه ببینید این بسترها در حوزههای علمیه بوده است اینها دارند منسوخ میشوند ما هر چقدر با جهان عرب ارتباط داشته باشیم اقتضای این را دارد که شخصیتهای علمی عظیمی در این زمینهها حرف برای گفتن داشته باشند .
من خواهشم این است (یک اولویتی نمیدونم چه جور هر جور اعزه مصلحت میدانند) یک اولویتی برای اینکه طلبهها در ادبیات عرب مسلط بشوند، و حتی بعضی از افراد مستعد، ادبیات بالمعنی الاعم را بیاموزند. شما ببینید مرحوم شاه میرزا حکیمی گزارشگری میکند میگوید درس تعطیلی ما با ادیب دوم حکیم نیشابوری در پنجشنبه و جمعه عروض و قافیه بود از یک کتابی گوهرنامه که خودش تألیف بود میخواندیم روزهای جمعه ساعت نه و نیم تا دو نیم بعد از ظهر، این درسمون یکسره این بود و فقط تعطیلی برای نماز ظهر بود.
حالا ممکنه اعزه بگویند گرفتاری طلبهها و مشکلات زندگیشون و ...، اینها را بنده هم درک میکنم و میفهمم و قبول هم دارم و این حرف را که میزنیم نمیخواهیم از مسئولیت خودمان شانه خالی کنیم از مسئولیت خودمان در زمینه گرفتاریهای دیگر طلاب؛ میخواهم عرض کنم در کنار این مسائل این نکتهای است که بنده را رنج میدهد من میبینم طلبه مستعد آمده درس خارج میخواند ولی متأسفانه این مسائل را درست در آنجا نیاموخته است . این یک نکته .
نکته دومی که وقتی من نگاه میکنم و بسیار در رنج هستم مهجوریت دو تراث علمی بزرگ شیعه ، نهج البلاغه و صحیفه سجادیه در بین طلاب اعزه و بزرگوار هستم؛ من از باب درد و دل خودم عرض میکنم ممکن است اعزه بگویند بنده مدیرعالی استان هستم و گرفتاریهای دیگری دارم، باشد به مسئول آموزش هم میگویم عیب نداره اگر این نگاه هست ، ولی عرضم این است در مقام دلسوزی میگویم :چه وضعی حاکم است ؟ شما ببینید و باز همین جا عرض کنم تقدیر میکنم که نهج البلاغه رو میز ایشان است و در سخنرانیها و در صحبتهایش مرتب کمک میگیرد از نهج البلاغه، این ارزش است.
ولی الان وضع طلبههای ما چگونه است ؟ استاد دانشگاه آمریکایی سیمون اوکلی ۶۹ کلمه قصار حضرت امیرالمؤمنین را به انگلیسی درآورده و در مقدمهاش مینویسد که این ۶۹ کلمه بر اناجیل اربعه ترجیح دارد ، آنچه تراث ماست در عهد قدیم و جدید باقی مانده این ۶۹ کلمه بر تراث ما ترجیح دارد.
امروز وضعمون چطور است ؟ شما ببینید محمد عبدو مقدمهاش بر شرح نهج البلاغه را . شروع میکند راجع به نهج البلاغه قلم زدن . دهها بار این مقدمه را خواندم و هنوزم لذتش زیر کام من است و من فکر میکردم چون شیعهام و عرب نیستم این مقدمه را میپسندم بعد دیدم دکتر مصطفی لطفی منفلوطی ادیب بزرگ عرب در کتاب شرح المختارات، توصیههای نثر عربی، میگوید یکی از بهترین گزینههای نثر ادبی عربی، مقدمه محمد عبدو بر شرح نهج البلاغه در اهمیت نهج البلاغه است . رفقا این تراث و تراث صحیفه سجادیه، آن نامه عالم بزرگ العصر مصر خطاب به علمای شیعه است .
دوستان خدا را شاهد میگیرم حضرت حجت گواه است که دلم میسوزد در این جلسه مطلب را بیان میکنم وقتی در درس خارج بعضی از نکات به یک مناسبت از صحیفه نقل میکنم بعضیها میآیند و با من گفتوگو میکنند احساس میکنم این طلبه تا به امروز صحیفه به دستش نرسیده .
خوب نگاه کنید یک وقتی رفتیم جنوب تایلند نزدیک مرز مالزی مال خاستیت آلارا ، همراهمان گفت بریم با یکی از علمای بزرگ بودایی د راینجا گفت و گو کنیم با هم رفتیم و یک صحیفه دستم گرفتم کار ندارم گفت و گو مفصل بود من یک مقاطعی از صحیفه سجادیه را میخواندم و همراهم ترجمه میکرد وقتی صحبتها تمام شد گفت و گو تمام شد، عالم بزرگ بودایی گفت دیدم اشاره میکند به یک طرف، همراهم ترجمه کرد برای من گفت ایشان میگوید من ۸۰ سال قبل یک استادی داشتیم خاکسترش آنجاست ۸۰ سال قبل این بوده و در کلاسهای درسش میگفته ما یک مردمی داریم به نام سیعه (شیعه، جنوب شرق آسیا مخرج شین ندارند ) ، اینها عرفانهای بلندی دارند. شما از آنهایید؟.
آنچه داشتم صحیفه سجادیه بود خب دوستان من عرض کردم برنامههای ۵ ساله را می دانم و کاملاً اینها را قبول دارم ومعتقدم که دوستان تلاش میکنند لیکن آنچه دل من را به درد آورده اینهاست ، ما چه کنیم طلبه با نهج البلاغه مأنوستر بشود ؟ چه کنیم طلبه با نهج البلاغه و صحیفه سجادیه انسش بیشتر بشود ؟ این هم نکته دوم.
ببینید سلف صالح ما مقید بودند حوزههای علمیه، تربیت محور باشد، نظام رها شده ای که فقط به انتقال مباحث علمی و دانشی بپردازد، نبوده است اینکه کاری به تربیت روحی و اخلاقی و معنوی مشتغلین نداشته باشد نیست، تربیت رکن اساسی بوده که در نظام آموزشی احقاق شده است. اما اکنون میبینیم که انتقال مفاهیم تربیتی کمرنگ شده حتی اساتید خودشان را موظف نمیدانند مفاهیم تربیتی را منتقل کنند. بنده در یکی از شهرستان ها، استادی دیدهام که می گفت معاون تهذیب که داریم ، این ها جزو مسئولیت های اوست؛ اینطور نیست، نظام حوزه، نظامی است که تربیت در آموزشش ترکیب شده و ما اگر از این زمینه فاصله بگیریم بسیار سخت است.
شما نگاه کنید طرف نقیضین را در یک روز برای من اتفاق افتاد صبح زود بعد از درس، طلبهای از حوزه بناب آمد گفت حاج آقا امتحان دادم قبول شدم ولی این درس را خوب نخواندم اجازه دارم شهریه این مقطع را بگیرم یا نه ؟ امتحان داده و قبول شدم ولی نگرانم صلاحیت گرفتن شهریه را نداشته باشم، این یک نگاه تربیتی است؛ اینگونه طلبه تربیت میشود . همان روز از آقایون مدرسه گلپایگانی یک کاغذ آوردند و گفتند حاج آقا این امضای شماست جعل شده که فلانی چنین است و چنان است، امضای شما است ؟ گفتم بله این امضای من است؛ انقدر نقیض . اگر به مسائل تربیتی توجه بشود طلبه آنگونه تربیت می شود و اگر توجه هم نشود، امضا هم جعل میکند برای خودش .